مرسانامرسانا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
پيوند من و باباپيوند من و بابا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
آویناآوینا، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

مرسانا و آوینا برای من یعنی زندگی، عشق و امید

آرد حبوبات: (8 ماهگی)

عدس 1 پیمانه ماش (1پیمانه) عدس و ماش رو بشورین و بزارین یه صبح تا شب بمونه و چند بار آبش رو عوض کنین تا نفخش گرفته بشه. بعدش بریزین توی یه سینی یا سطح صاف (صافم نبود اشکالی نداره! ) و بزارین یه جای گرم تا 1 روز بمونهو حسابی خشک بشه و نم نداشته باشه. بعدش با آسیاب برقی حسابی پودرش کنین و توی ظرف دربسته (مثل ظرفهای شیرخشک) توی کابینت نگهش دارین و برای سوپاشون ازش استفاده کنین. نکته1: بدلیل خشک و خام بودن مواد ، لازم نیست در یخچال نگهداری کنین نکته2: برای نی نی هایی که تازه غذاخور شدن عدس و ماش استفاده میشه و بقیه حبوبات فعلا توصیه نمیشه نکته3: ماش از بقیه حبوبات نفخش کمتره و یه کمی هم طبعش سرده نکته3: ماش از نظر پروتئینی بسیار غنی است ...
2 شهريور 1392

ماست میوه ای: (6ماهگی)

ماست کم چرب 2 قاشق غذاخوری میوه پوست کنده (سیب یا شلیل یا گلابی) 6 - 7 قطعه مواد بالا رو بریزین توی یه کاسه و با گوشت کوب برقی لهش کنین. نکته 1: ماست کم چرب به دلیل جذب کلسیم بالا در بدن برای همه ی سنین مناسب تر از ماست های پرچرب و خامه ای است. نکته2: میوه هایی مثل گلابی یا سیب هم زود هضم هستند و هم برای سیستم گوارش نینی خوشگلا بسیار مفید است. نکته3: ماست فرآورده ی لبنی ایه که همه جورش برای بچه ها مفیده. همراه با غذا، جداگانه بصورت میان وعده، بصورت دسر و ... پس عادت به خوردن آنرا از همین سنین در بچه ها به عادت تبدیل کنیم ...
2 شهريور 1392

نحوه شروع و ادامه غذای کمکی

1ـ از پایان 6 ماهگی (180 روزگی) تا پایان 7 ماهگی: در این زمان هدف اصلی آن است که شیرخوار با طعم و قوام غذا و سپس خوردن غذا به وسیله قاشق آشنا شود. بنابراین در چند روز اول شروع غذای کمکی، دادن یک یا دو قاشق مرباخوری غذا کافی است. در ابتدا می‌توان مقدار کمی از غذا را در نوک قاشق مرباخوری گذاشت و به شیرخوار ارائه کرد تا ظرف مدت کوتاهی او یاد بگیرد که چگونه با استفاده از لب‌ها و زبان خود غذا را ازقاشق برداشته و به قسمت عقب حق خود ببرد و آن را ببلعد. گاهی ممکن است شیرخوار با زبانش غذا را بیرون بدهد این اتفاق طبیعی است و الزاماً دلیل دوست نداشتن غذا نیست. برنامه غذایی شیرخوار در ماه هفتم زندگی: هفته اول: فرنی آرد برنج و...
2 شهريور 1392

غذاي كمكي

برای دادن زرده تخم مرغ به بچه ها روش های زیر را امتحان کنید: • زرده تخم مرغ + شیر مادر: این مخلوط مقوی باب طبع بسیاری از شیرخواران است. • زرده تخم مرغ + آب لیموی تازه: ویتامین سی موجود در لیمو به جذب آهن زرده تخم مرغ کمک می کند. • زرده تخم مرغ + ماست: اگرچه کلیسم موجود در ماست مانع جذب آهن می شود ولی به عنوان یک راه حل موقتی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. ماست ماده غذایی باب طبع کودکان است. • زرده تخم مرغ + گوجه فرنگی رنده شده و پخته: ویتامین سی موجود در گوجه فرنگی به جذب آهن کمک می کند. گوجه فرنگی به نوبه خود سرشار از آنتی اکسیدانها است. • زرده تخم مرغ + کلم بروکلی پخته + سیب زمینی پخته: هر ...
2 شهريور 1392

همه چیز درباره ی زایمان سزارین

زایمان سزارین یک جراحی بزرگ است که با شکافتن پوست روی شکم ، عضلات زیر آن و جدار رحم همراه است. به طور متوسط، 10 درصد زایمان ها در جهان به روش سزارین انجام می شود، طبق آمار رسمی در ایران حدود 25 تا 35 درصد زایمان ها به صورت عمل جراحی یعنی سزارین صورت می گیرند، در حالی که طبق آمار غیر رسمی در ایران، سزارین 5 برابر سایر نقاط جهان است. امروزه در برخی از بیمارستان های ایران این آمار حتی 100 درصد نیز گزارش شده است. برخی متخصصین معتقدند که علت افزایش گرایش زنان به انتخاب زایمان سزارین ، فرار از درد زایمان است. اما عمل سزارین خود با درد فراوان همراه است و عواقب منفی متعددی نیز به همراه دارد.   چرا در ایران آمار میزان زایما...
2 شهريور 1392

دخمري 8 ماه و 6 روزه

عزيز زندگي مامان خوشگل مامان بالاخره وسايلت رو چيديدم خيلي اتاقت خوشگل شد قربونت برم الهي فدات شم دوست دارم با تمام وجودم مثل ماه من ميپرستمت
26 مرداد 1392

بدون عنوان

مرساناي من مثل ماه من فرشته وجود من عزيزم دو روز پيش يعني 09/05/92 رفتم سونوگرافي قربونت برم عزيز مامان چرخيده بودي سرت الان پايين بود دكتر بهم گفت كه اعضاي بدنت الان كدوم قسمت وجودم هست الهي فدات شم خيلي واست دل تنگم دكتر سونو بهم گفت تاريخ به دنيا اومدنت تو اين دنيا 12/06/1392 هست عزيز مامان حالا كي دلت بخواد خودت بياي خداي بالاي سرمون ميدونه قربونت برم تپل مپل هم بودي الهي فدات شم دوست دارم زايمانم طبيعي باشه تا بتونم با تمام وجودم اون لحظه اي رو كه به اين دنيا مياي ببينم و سجده شكر به جا بيارم بتونم حست كنم روياي من ميپرستمت ...
12 مرداد 1392

دختر رويايي من

دخترم ، تو را با تمام وجودم حس ميكنم دستانت گرمت را صداي نفست را قشنگي چهره‌ ات را ميدانم از من زیباتر مي شوي، قوی تر و حتی مهربانتر، چقدر خداوند مرا دوست دارد که با بودن تو من مادر شده ام. چقدر خوشحالم که تو هستی کاش بمانم و بزرگ شدن تو را ببینم. غمهایت را به من بگو تا من شادی با تو بودن را برایت بگویم. تو شکوفا خواهی شد و من مطمئنم که از بادها و طوفانهای زندگی عبور خواهی کرد.  من مطمئنم که تو میتوانی تحمل کنی چون به تو یاد خواهم داد که هنگام باران چتر به همراه خودت داشته باشی. پس توانایی ریزش ابرها، بارانها و طوفانها را خواهی داشت. چون با شیره جانم پرورشت میدهم. با دعا و تلاش بزرگت میکنم و با آرزوی خوشبختی تو ...
12 مرداد 1392

33 هفته و دو روز

عزيز زندگيم دختر قند عسلم امروز ميخوام برم سونوگرافي دارم واسه ساعت 5:30 لحظه شماري ميكنه مرتب به ساعت نگاه مي‌كنم جلو نميره خوشگل ماما امروز خيلي زيادي داري تكنون ميخوري دارم واسه بار آخر ميرم سونوگرافي كه فرشته‌اي كه تو وجودم هست رو ببينم خيلي دوست دارم امروز قدت، وزنت، و تاريخ تقريبي به دنيا اومدنت رو ميتونم بفهمم خوشگل ماماني خواب نباشياااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بيدار بيدا تا ماماني ببيندتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
9 مرداد 1392